۰۲۱-۲۲۱۸۱۹۰۷

مقالات سایت

از جدید ترین مقالات و ویدیو های آموزشی غافل نشوید

مقالات

استعدادیابی چیست؟

همه کودکان استعدادهای خاصی دارند که باید شناسایی و پرورش داده شوند. استعدادیابی به فرآیندی گفته می‌شود که در آن توانایی‌ها و پتانسیل‌های فردی شناسایی و ارزیابی می‌شوند. هدف از این کار، کمک به افراد در شناخت نقاط قوت و ضعف خود، و هدایت آنها به سوی فعالیت‌ها و حوزه‌هایی است که بیشترین همخوانی را با استعدادهایشان دارند.در استعدادیابی، از روش‌های مختلفی مانند آزمون‌های روان‌شناسی، مصاحبه‌ها، آزمون‌های عملی و بررسی تجربیات گذشته استفاده می‌شود.با آموزش مهارت های لازم با توجه به ویژگی های شخصیتی و رفتاری، استعدادهای درونی کودک پویا می شود. با روش های صحیح رفتاری و تربیتی با کودک، موفقیت فرزند شما تسریع می شود. یافتن استعداد کودکان در واقع به کودکان فرصت های متفاوتی می دهد. کودک با داشتن آزادی و تشویق می تواند تصمیمات خوبی در رابطه با علایق خود بگیرد. . نتایج می تواند به سوالاتی مانند موارد زیر پاسخ دهد:آیا فرزند من با استعداد است و اگر چنین است، در چه زمینه هایی است؟فرزند من چگونه اطلاعات جدید را یاد می گیرد؟چه فضای کلاسی برای فرزندم بهینه است؟در چه علایق فوق برنامه ای باید سرمایه گذاری کنم؟چرا فرزندم مشکل دارد و چگونه می توانم کمک کنم؟برای والدین، شناخت استعدادهای کودک، احساس افتخار و غرور خاصی به همراه دارد. اما یافتن استعداد کودک مسئولیت نیز به همراه دارد. والدین به تنهایی شاید قادر به این کار نباشند. وقتی استعدادیابی انجام شد و توانایی ها و ویژگی های کودک مشخص شد، زمان آن فرا رسید که در جهت شکوفا شدن استعداد و پرورش آنها گام برداریم. این فرآیند معمولاً در حوزه‌های مختلف از جمله ورزش، هنر، تحصیل و حرفه‌های کاری کاربرد داردشرکت توانمندسازان سرمایه انسانی سپهر با برخورداری از ابزارهای استاندارد استعداسنجی به شما کمک می کند در زمان و هزینه خود صرفه جویی کنید و قادر شوید فرزندان خود را به سمتی هدایت کنید که احتمال برتری آنها بیشتر است، به شما کمک می کند برنامه های غنی سازی را متناسب با سبک یادگیری فرزندتان تنظیم کنید. برای نمونه امروزه انواع مختلفی از تست های روانشناسی وجود دارد که با استفاده از آنها می توان متوجه شد که فرزند شما چه نوع شخصیتی دارد که یکی از آنها تست استعداد روانی است. آزمون استعداد روانی نوعی آزمون است که برای تعیین توانایی فرد در زمینه های خاص طراحی شده است. این نوع آزمون بر اساس این فرض ایجاد می شود که استعدادهای موجود در انسان را می توان در قلمرو هوش تشخیص داد. در اینجا حقایقی در رابطه با آزمون استعداد روانی آورده شده است.

ادامه مطلب »
مقالات

چگونه تصمیم می گیریم: علوم اعصاب در پس انتخاب ها

تصمیم گیری یک فرآیند کاملاً عقلانی نیست. عمیقاً در مکانیسم های پیچیده مغز ما ریشه دارد. درک علوم اعصاب می تواند بینش های ارزشمندی در مورد اینکه چرا ما انتخاب هایی را انجام می دهیم، ارائه دهد. مغز سیستم های فیزیکی، ذهنی و عاطفی را متعادل می کند. دو سیستم اصلی به نام‌های قرمز (انرژی) و آبی (شفافیت) وجود دارد که برای تعادل تصمیم‌گیری مورد نیاز هستند. وقتی تحت فشار هستیم ممکن است از تعادل خارج شویم، به این معنی که احساسات بیش از حد ممکن است باعث جنگ، فرار یا انجماد فكري ما شود. یا، تحلیل یا تأمل بیش از حد ممکن است باعث نوعي فلج شدن مغز گردد. تشخیص اینکه ما با استفاده از هر دو سیستم قرمز و آبی کار می کنیم برای بهبود تصمیم گیری بسیار مهم است. سبك هاي مديريت و هدايت سازمان دو عامل يا فاكتور سبك مديريت سازمان ده اشتباه رايجي كه مديران در تصميم گيري مرتكب ميشوند سه خطاي ذهني كه در فرآيند تصميم توسط مغز اتفاق مي افتد ابزارهاي مهم و مفيدي كه به مدير براي تصميم گيري كمك مي كنند را در كارگاه عملي نوروساينس براي مديران ارايه خواهيم كرد. ضمنا اجراي تمرينات و موردكاوي هاي تخصصي سبب ميشوند يادگيري در مارگاه تحقق عملي پيدا كند. شركت كنندگان در اين كارگاه به نتايج عملي زير دست خواهند يافت استرس كمتر در فرآيند تصميم و تمركز بيشتر اتخاذ تصميم با لحاظ جوانب direct & lateral پيشگيري از به تعويق انداختن تصميم كاهش اثر خطاي ذهن در فرآيند تصميم محتوي و تمرينات اين كارگاه مطابق با يافته هاي نوين نوروساينس و روانشناسي سازمان تهيه و تدوين شده است.

ادامه مطلب »
مقالات

ویژگی های سه گانه شخصیت تاریک

پرویز زارعی مشاور، مدرس و ارزیاب شخصیت آیا تا به حال احساس کرده اید که از اعتماد شما سوء استفاده شده؟اگر چنین است، ممکن است با فردی تعامل داشته باشید که دارای شخصیت سه گانه تاریک است.شخصیت سه گانه تاریک به سه ویژگی شخصیت منفی اشاره دارد که همگی دارای ویژگی هایبدخواهانه هستند خودشیفتگی (با عنوان خود اهمیتی) ماکیاولسیم(فریب) سایکوپاتی تحت بالینی (بی احساسی و بدبینی ) سه گانه تاریک به سه ویژگی شخصیتی به هم پیوسته اشاره دارد د – خودشیفتگی، ماکیاولیسم، و روان پریشی – که با سوء استفاده بی رحمانه، خودخواهی و بی رحمی مشخص می شود. افرادی که دارایویژگیهای سهگانه تیره هستند، بی توجه به وضعیت و شرایط دیگران، و تنها براساس منافع شخصی خود دست به اقدام – فارغ از اخالقی و یا غیراخالقی بودن آن – میزنند. هر یک از این صفات در یک زنجیره عمل می کنند. افرادی که دارای این ترکیب سمی از اینویژگیهای شخصیتی هستند، میتوانند همکاران خود را تضعیف کنند و تأثیر منفی بر روی آنها بگذارند و به شیوهای ماندگار، پوشیده از شخصیتی کاریزماتیک و جذاب، بر آنها تأثیر منفی بگذارند. افرادی که دارای ویژگیهای سه گانه تاریک هستند، در آمادگی برای بهرهکشی از هر کسیاز نزدیکترین خانوادهشان تا همکارانشان برای پیشرفت در رتبه باالیی قرار دارند، و زمانیکه به دیگران آسیب میرسانند، پشیمانی بسیار کمی را تجربه میکنند، یا اصال احساس خطا نمی کنن آنها می توانند دارای شخصیت فوق العاده دوگانه و پرخاشگر باشند. ابتدا، اجازه دهید سه ویژگیشخصیتی، خودشیفتگی، ماکیاولیسم و روانپریشی را که در شخصیت سهگانه تاریک شناساییشدهاند، تعریف کنی نارسیسم برگرفته از داستان اساطیر یونانی جوانی است که عاشق انعکاس تصویر حود در آب شد و در نهایتغرق شد. افراد نارسیسم مبتال به خودشیفتگی هستند و می توانند خودخواه، مغرور، فاقد همدلی،الف زن و حساس به انتقاد و توهین باشند. همچنین ممکن است متوجه شوید که آنها دائماً احساس حق و برتری می کنند، اما همه اینها برای اینه که حس نارسایی شخصیت خود را پنهان کنند ماکیاولیسم از نیکولو ماکیاولی معروف ایتالیایی قرن شانزدهم سرچشمه می گیرد. ویژگیهای مرتبط با ماکیاولیسم شامل فریبکاری، توجه صرف به منافع شخصی، فقدان احساسات و فقدان اخالق است.اساسا،ً این اشخاص فریب کار هستند و تمایلی شدید به فریب دارند تا به آنچه میخواهند دست یابند،در حالی که نگاهی بدبینانه به جهان دارند روانپریشی از آنجایی که اصطالح “روانگردان” در رسانه ها و فرهنگهای روزمره رایجتر است، اجازه دهید تعریفرا روشن کنیم. ویژگی های شخصیتی مرتبط با روان پریشی شامل رفتار ضداجتماعی، فریب، تغییر مدام رفتار، عدم همدلی و عذاب وجدان بودن است. آنها از نظر عاطفی سرد و تکانشی و مستعد ریسککردن هستند. این افراد بی عاطفه هستند، حاضرند عمالً هر کاری انجام دهند یا بگویند تا به خواسته خود برسند. نکته اصلی که باید در مورد این نوع افراد بدانید این است که آنها به طور کامل دیگران را نادیده میگیرند و نسبت به خود وسواس ناسالمی دارند. آنها فاقد آن چیزی هستند که انسانهای عادی برایتعامل اجتماعی سودمند از جمله شفقت، همدلی بدان نیاز دارند. آنها دیدگاه تقویت شده ای نسبت به خود دارند و اغلب در مورد منفعت شخصی خود بی شرمانه رفتار و عمل می کنن این افراد به احتمال زیاد عجول هستند و می توانند رفتارهای خطرناکی داشته باشند، حتیمرتکب جنایت شوند، بدون توجه به تأثیر اعمالشان بر دیگران. آیا افراد دارای شخصیت سه گانه تاریک قادر به پنهان کردن ماهیت واقعی خود هستند؟ صادقانه بگویم، تشخیص فردی با شخصیت سه گانه تاریک می تواند چالش برانگیز باشد زیرا آنها کاریزماتیک و جذاب هستند. در واقع، آنها می توانند استاد چاپلوسی باشند و می توانند به شخص این احساس را بدهند که در حضور فردی خوش ذوق، درخشش و دلسوز بودن، منحصر به فرد و خوش شانس هستند به عنوان مثال، افراد خودشیفته اغلب در ابتدا می توانند جذاب و “دوست داشتنی” به نظر برسند، اما شواهد نشان می دهد که این به دلیل این تصور است که آنها دارای عزت نفس خوبی هستند، که به عنوان یک ویژگی اجتماعی مطلوب تلقی می شود.اما با گذشت زمان، افراد با شخصیت سه گانه تاریک نمی توانند این تصور را که دیگران از آنها دارند برای همیشه حفظ کنند. در نهایت، آنها روابط خود را در در وضعیت ناخوشندکننده ای به پایانمیرسانند، جایی که منجر به آسیب به افرادی میشوند که به آنها نزدیک شدهاند و به اعتماد آنها کرده اند.خوشبختانه ابزار روانشناختی کارآمدی برای سنجش و ارزیابی شخصیت تاریک در دسترس است و مدیران کسب و کار میتوانند بمنظور کسب راهنمایی و اطالعات بیشتر با ما تماس بگیرند.

ادامه مطلب »
مقالات

افسردگی

چرایی و اطلاعات مهم برای مدیران افسردگی یک اختلال چندبعدی است که علل آن شامل تعاملات پیچیده عوامل بیولوژیکی، روانی، و محیطی می‌شود. عوامل مؤثر بر افسردگی سروتونین، دوپامین و نوراپی‌نفرین در تنظیم خلق‌وخو نقش دارند. ناهنجاری‌های در مناطق خاصی از مغز، مانند هیپوکامپ و آمیگدال، می‌توانند در بروز افسردگی نقش داشته باشند.

ادامه مطلب »
مقالات

شرکت مشاوره مدیریت چیست؟ مشاور مدیریت چه میکند؟

۹ بهمن ۱۴۰۲ دکترسیدرضا آقاسیدحسینی اخبار مدیریت و تجارتشرکت مشاوره مدیریت یا مشاوره کسب و کار شرکتی است که مشاوره و تخصص حرفه ای را برای کمک به سایر سازمان ها و کسب و کارها برای بهبود عملکرد و عملیات خود ارائه می دهد. مشاوران مدیریت کسب‌وکار با مشتریان در صنایع مختلف کار می‌کنند و برای حل مشکلات، توسعه استراتژی‌ها و اجرای راه‌حل‌هایی برای رسیدن به اهداف مشتری تمرکز می‌کنند. خدمات ارائه شده توسط شرکت های مشاوره کسب و کار می تواند از برنامه ریزی استراتژیک گرفته تا مدیریت عملیات و اجرای فناوری را شامل شود. مروری بر شرکت های مشاوره مدیریتشرکت‌های مشاوره مدیریت از مشاوران با زمینه‌های مختلف و تخصص برای جمع‌آوری تیم‌های پروژه متناسب با نیازهای منحصر به فرد هر مشتری استفاده می‌کنند. تیم ها از نزدیک با مشتری کار می کنند تا عمیقاً تجارت، چالش ها و اهداف خود را درک کنند. آنها سپس از هوش تجاری، مهارت های تحلیلی و دانش صنعت خود برای ارائه بینش های استراتژیک و راه حل های عملی استفاده می کنند.انواع و اندازه های زیادی از شرکت های مشاوره مدیریت وجود دارد، از شرکت های چند ملیتی بزرگ مانند مک کینزی، باین اند شرکت، و گروه مشاوره بوستون گرفته تا شرکت های بوتیک کوچکتر متخصص در صنایع یا خدمات خاص. با این حال، اکثر شرکت های مشاوره مدیریت معتبر دارای برخی ویژگی های مشترک هستند، از جمله:

ادامه مطلب »
مقالات

پرسشنامه سنجش سبک رهبری

یک آزمون سایکومتریک سازمانی برای شناخت سبک رهبری و هدایت سازمان و بیزنس از MIT هنگام رهبری یک جلسه، چگونه بحث را مدیریت می کنید؟ اطمینان حاصل می کنم که همه فرصت صحبت کردن دارند. من هدایت جلسه خودم بعهده می گیرم، اماسوالات خود را تا انتهای جلسه مطرح نمی کنم. اجازه میدهم جلسه روند طبیعی خود را طی کند و همه نقش هدایت را با هم داشته باشند. قبل از آغاز بحث، موضوع اصلی جلسه را با اعضا در میان می گذارم. شکست را چگونه می بینید؟ نشان میدهد نیازمند بهبودیم فرصتی برای یادگیری از اشتباهات و یادگیری است. این یک شکست است، اما چیزی است که نمی توانیم بر آن غلبه کنیم. این امری اجتناب ناپذیر است و به افراد انگیزه می دهد تا چیزی متفاوت را امتحان کنند. معمولا چگونه به کارکنان بازخورد میدهید؟ من انتقاد سازنده ای ارائه می کنم، اما همچنین از آنها می پرسم که کجا ممکن است به حمایت بیشتری نیاز داشته باشند. اجازه میدهم کارکنانم درخواست بازخورد بدهند. برام روشنه چگونه میتوانم عملکرد آنها را بهبود دهم. می‌خواهم قبل از ورود به بازخورد در خصوص عماکردی خاص، در مورد انگیزه‌ها و ناامیدی‌های آنها بدانم. واکنش شما به ابهام؟ به این معنی است که اطلاعات مهمی گم شده است. من پاسخ ها را دنبال می کنم. این بخشی از فرآیند است و می‌تواند فرصت خوبی برای کشف موضوعی باشد. اجازه دادم کارکنانم در مورد آن فکر کنند. این نشانه خوبی است که چیزهای بیشتری برای بحث وجود دارد. من با تشکیل جلسه و ایجاد یک دستور کار شروع می کنم. به نظر شما رهبران تا چه حد باید در اجرای یک برنامه دخیل باشند؟ مدیر باید در تمامی مراحل دخالت داشته باشد تا اطمینان حاصل شود که کارها به درستی انجام می شوند. مدیر باید مسائل مربوط به تصویر بزرگ را مدیریت کند و نگران جزئیات ریزتر نباشد. در آغاز پروژه، مدیر باید به شدت درگیر کار باشد، اما پس از تنظیم برنامه، آنها باید نقش حمایتی بیشتری را اتخاذ کنند. به نظر شما نقش اصلی یک مدیر چیست؟ ارائه منابع و راهنمایی هایی که به همه اجازه می دهد بهترین کار خود را انجام دهند. ترسیم فرآیندها و انتظارات واضح. ایجاد و تقویت چشم انداز سیستمی. اجازه دهد بهترین ایده ها ارایه شوند و سپس آنها را در یک برنامه منسجم بگنجاند. به نظر شما مهمترین ویژگی یک عضو خوب تیم چیست؟ توانایی پیروی از دستورالعمل ها. نوآوری و خلاقیت توانایی کارکردن با دیگران به شیوه موثر خودجوش و خودکار بودن از کدامیک از ابعاد مدل رهبری و هدایت سازمان خود، بیشترین و بالاترین حس خوبی دارید؟ کارکنانم به من اطمینان دارند که کارم را به انجام میرسانم. من هرگز نباید سوال کنم که بعداً چه کاری باید انجام دهم. احساس کنم کارکنانم شخصاً به من اهمیت می دهند. کارکنانم تصمیمات متفکرانه و آگاهانه می گیرند. بزرگترین نقطه ضعف شما؟ احساس دلسردی، زمانیکه دیگران با حس اشتیاق من همراهی نمی کنند. به حس درونی خود اعتماد نمی کنم. با کارکنانم در سطح شخصی – غیرسازمانی- ارتباط برقرار می کنم. ضعف مدیریت زمان در کدامیک از موارد زیر بیشترین حس خوب را دارا هستید؟ سخنرانی در جمع سنتز و ترکیب اطلاعات برای دستیابی به داده یا روشی متفاوت توجه به جزییات مهارت توافق و سازش به روزترین آزمون های مدیریت و بیزنس سایکومتریک از معتبرترین دانشگاه های جهان خودشناسی کارآمدتر ارزیابی و انتخاب همکاران بصورت اثربخش تر

ادامه مطلب »
مقالات

آشنایی با آزمون های مدرن Business Psychometric

همچنانکه ملاحظه می کنید، این آزمونها تفاوت بسیاری با آزمون هایی مانند دیسک و NEO دارند، و مهارتهای سازمانی و مدیریتی را به شیوه عملیاتی مورد سنجش دقیق و راهبردی قرار میدهند. آزمون زیر – بخشی از سوالات آزمون بصورت نمونه – مهارت مربی گری را مورد سنجش قرار میدهد. زمانی که در حال مربیگری و توانمندسازی کارکنان خود هستید، معمولاً کدام یک از رویکردهای زیر را انتخاب می کنید؟Aمن از قضاوت خودم برای شناسایی نیازهای توسعه کارکنانم استفاده می کنم و خودم به آنها آموزش می دهم. Bمن برنامه‌های توسعه دقیقی را برای آنها تدوین می‌کنم و مربیگری و بازخورد مکرر ارائه می‌دهم.Cمن نیازهای توسعه منحصربه‌فرد آنها را تشخیص می‌دهم، آنها را به بهترین اساتید و مربیان توسعه مرتبط می‌کنم و اطمینان می‌دهم که آنها به طور مؤثر از دیگران یاد می‌گیرند.D من پرسنل را برای شناسایی نیازهای فردی آنها و تشویق آنها به مشارکت در فرصت های توسعه مرتبط مشارکت می دهم. چگونه مطمئن می شوید که کارکنان، بازخورد مناسب را در مورد کار خود دریافت می کند؟Aمن از تخصص خودم در زمینه کاری خاص استفاده می کنم و بازخورد مبتنی بر تجربه ارائه می کنم.Bمن شخصاً بازخوردهای مکرری را در مورد تمام کارهای کارکنان خود ارائه می کنم.Cمن در جایی که بتوانم بازخورد هدفمند ارائه می کنم. در غیر این صورت، من مناسب ترین فردی را پیدا می کنم که باید آن را ارائه دهد.D. من زمانی به کارکنانم بازخورد ارائه می‌کنم که آنها آن را درخواست ‌کنند. چگونه وظایف و مسولیتهایی را که کارکنان شما نیاز به مربیگری و توسعه دارند شناسایی می کنید؟Aمن از قضاوت خود برای انتخاب بهترین نیازهای توسعه برای هر کارکنانم بر اساس عملکرد و رفتارهای مشاهده شده استفاده می کنم.Bمن از یک برنامه توسعه استاندارد برای همه کارکنانم بر اساس نقش آنها در سازمان استفاده می‌کنم.Cمن نیازهای مهارتی منحصر به فرد و علل اساسی را از طریق گفتگوهای توسعه با هر یک از آنها تشخیص می دهم.D. من کارکنانم را برای تشخیص نیازهای توسعه خود توانمند می کنم. چگونه به کارکنان خود کمک می کنید تا مهارت های کلیدی خود را توسعه دهند؟Aمن خودم بر اساس تجربیات و مهارت های شخصی ام، کارکنانم را آموزش می دهم.Bکارکنان را از تمام منابع آموزشی مطلع می کنم و به آنها در انتخاب کمک می کنم.Cکارکنان را با مربیان و منابع مناسب برای هر نیاز مهارتی مرتبط می‌کنم و مطمئن می‌شوم که آنها از این تعاملات درس می‌گیرند.D.کارکنان را تشویق می کنم که به دنبال آموزش های داخلی یا خارج از سازمان باشند و در آن شرکت کنند. جهت کسب اطلاعات بیشتر با ما تماس بگیرید.

ادامه مطلب »
مقالات

داستان امير

در یک شهر پر از شلوغی، مردی به نام امیر زندگی می‌کرد که سال‌هاست با احساس ناکامی و تنهایی دست و پنجه نرم می‌کرد. او یک نویسنده بود، اما نویسندگی‌اش را به دلیل مشکلات روحی‌اش رها کرده بود. روزها به سر کار می‌رفت و شب‌ها در اتاقش در تنهایی فرو می‌رفت. یک شب، در حال مرور اینترنت، به مقاله‌ای درباره نوروساینس و قدرت داستان‌سرایی برخورد. مقاله توضیح می‌داد که چگونه داستان‌ها می‌توانند تأثیر عمیقی بر مغز و احساسات ما داشته باشند. نویسنده اشاره کرده بود که با بیان داستان‌های شخصی، انسان‌ها می‌توانند احساسات خود را آزاد کنند و به شفا و بهبود برسند. امیر تصمیم گرفت که این روش را امتحان کند. او شروع به نوشتن داستان‌های کوچک از زندگی‌اش کرد. ابتدا درباره تجربیات تلخ و دشواری‌هایی که در گذشته با آن‌ها مواجه شده بود نوشت. هر بار که قلمش را بر روی کاغذ می‌کشید، احساس می‌کرد که بار سنگینی از دوشش برداشته می‌شود. در یکی از شب‌ها، وقتی مشغول نوشتن بود، امیر ناگهان به یاد روزی افتاد که پدرش به او گفته بود: «هر بار که سقوط می‌کنی، به یاد داشته باش که برای بلند شدن، باید به خودت ایمان داشته باشی.» این جمله در ذهنش طنین‌انداز شد و او تصمیم گرفت داستانی درباره امید و پایداری بنویسد. امیر شروع به نوشتن داستانی کرد که در آن شخصیتی به نام سامان وجود داشت که پس از چندین شکست، توانسته بود دوباره بر روی پاهایش بایستد. او با دقت به جزئیات احساسات و چالش‌های سامان پرداخت و این فرآیند به او کمک کرد تا با احساسات خود کنار بیاید. به تدریج، با هر داستانی که می‌نوشت، امیر احساساتش را شفاف‌تر درک می‌کرد. او متوجه شد که نوشتن، به او این امکان را می‌دهد که احساساتش را تجزیه و تحلیل کند و مسیرهای عصبی جدیدی در مغزش بسازد. او همچنین با مطالعه نوروساینس، آموخت که احساسات مثبت و تجربیات شاد می‌توانند به بهبود کیفیت زندگی‌اش کمک کنند. بعد از چند ماه، امیر تصمیم گرفت داستان‌هایش را در یک وبلاگ منتشر کند. او با شجاعت از تجربیاتش نوشت و به اشتراک گذاشت که چگونه با نوشتن، توانسته بر احساساتش غلبه کند. خوانندگان بسیاری به وبلاگ او مراجعه کردند و تحت تأثیر داستان‌هایش قرار گرفتند. پیام‌های محبت‌آمیز از طرف آن‌ها دریافت کرد که به او گفتند داستان‌هایش به آن‌ها کمک کرده است. امیر با هر پیام و بازخورد، بیشتر از قبل انگیزه پیدا کرد. او به برگزاری کارگاه‌های داستان‌سرایی در کافه‌های محلی پرداخت و به دیگران آموزش داد که چگونه می‌توانند از قدرت داستان‌ها برای تغییر زندگی خود بهره ببرند. با گذشت زمان، امیر نه تنها توانست بر افسردگی‌اش غلبه کند، بلکه به منبعی از الهام برای دیگران تبدیل شد. او فهمید که با بیان داستان‌هایش، نه تنها به خود بلکه به جامعه‌اش نیز کمک می‌کند. این مسیر نه تنها زندگی او را دگرگون کرد، بلکه به دیگران نیز یاد داد که می‌توانند با قدرت داستان‌سرایی و نوروساینس، زندگی بهتری بسازند.

ادامه مطلب »
مقالات

خودشیفتگی و اعتماد به نفس

دو ویژگی متفاوت روان‌شناختی هستند که اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته می‌شوند. در ادامه تفاوت‌های کلیدی بین این دو ویژگی را ارایه کردم: و البته یک ابزار خوب و موثر برای سنجش خودشیفتگی تفاوت‌های کلیدی نیاز به تحسین:خودشیفته‌ها نیاز مداوم به تحسین و توجه دارند، در حالی که افراد با اعتماد به نفس نیاز به تأیید مداوم ندارند. فهمیدن این تفاوت‌ها می‌تواند به شما کمک کند تا در زندگی روزمره به درستی خودشیفتگی و اعتماد به نفس را تشخیص دهید و به درستی با افراد مختلف تعامل کنید. علاقمندان به سنجش این دو ویژگی شخصیتی میتوانند با ما تماس بگیرند. عدم شناخت و تفکیک این دو ویژگی میتواند سبب آسیب های جدی نسبت به خود و تعامل اثربخش با دیگران داشته باشد. یکی از اثربخش ترین راه موفقیت در کار و زندگی، شناخت خویشتن خویش و رهایی از خودشیفگی است.

ادامه مطلب »
مقالات

داستان “شغال و طاووس”

داستاني شيرين و آموزنده از كتاب كليله و دمنه روزی روزگاری، در جنگلی بزرگ شغالی زندگی می‌کرد که همیشه به دنبال راه‌های آسان و سریع برای رسیدن به موفقیت و اهدافش بود. او همیشه حسرت زندگی پر زرق و برق حیوانات دیگر را می‌خورد و به دنبال راهی برای رسیدن به آرزوهایش بود. یک روز، شغال در حال قدم زدن در کنار برکه‌ای بود که صدای زیبای طاووسی را شنید. طاووس با پرهای رنگارنگ و زیبایش کنار برکه مشغول نوشیدن آب بود. شغال با خود فکر کرد که شاید طاووس بتواند راهی به او نشان دهد تا به آرزوهایش برسد. پس به سمت طاووس رفت و با احترام گفت: “ای طاووس زیبا، من همیشه از زندگی پر زرق و برق تو تعجب می‌کنم. آیا می‌توانی به من راهی نشان دهی که من هم به آرزوهایم برسم و مانند تو زندگی کنم؟” طاووس با لبخندی دوستانه پاسخ داد: “ای شغال عزیز، رسیدن به موفقیت و زندگی خوب نیازمند دو اصل مهم است: پرهیز از حرص و طمع و خودشناسی و درک توانایی‌ها.” شغال با تعجب پرسید: “چگونه می‌توانم این اصول را در زندگی‌ام به کار بگیرم؟” طاووس توضیح داد: “اولین اصل این است که از حرص و طمع پرهیز کنی. حرص و طمع تنها باعث مشکلات و دشواری‌های بیشتر می‌شود. به جای اینکه همیشه به دنبال چیزهای بیشتر و بهتر باشی، سعی کن از آنچه داری بهره‌مند شوی و قدر آن را بدانی.” سپس افزود: “دومین اصل، خودشناسی و درک توانایی‌ها است. باید به دقت توانایی‌ها و ضعف‌های خود را بشناسی و بر اساس آن‌ها تصمیم‌گیری کنی. اگر توانایی‌های خود را به خوبی بشناسی، می‌توانی بهترین استفاده را از آن‌ها ببری و به موفقیت دست یابی.” شغال که تا آن زمان همیشه به دنبال راه‌های سریع و آسان بود، ابتدا از این نصیحت‌ها ناامید شد. اما با گذشت زمان و تفکر بیشتر، متوجه شد که نصیحت‌های طاووس بسیار هوشمندانه و عملی هستند. او تصمیم گرفت که از حرص و طمع پرهیز کند و به جای آن، بر روی توانایی‌های خودش تمرکز کند. با گذشت زمان، شغال دید که زندگی‌اش بهبود یافته و به اهدافش نزدیک‌تر شده است. این داستان به ما می‌آموزد که در مسیر موفقیت، باید از حرص و طمع پرهیز کنیم و با شناخت دقیق توانایی‌ها و ضعف‌های خود، تصمیمات هوشمندانه‌تری بگیریم. همچنین، مشورت گرفتن از دیگران و گوش دادن به نصیحت‌های هوشمندانه می‌تواند به موفقیت ما کمک کند.

ادامه مطلب »